امام قلي ‏خان سردار و واقفي بزرگ

و اکنون در چشم‏انداز قشم، اين نگين درخشان خليج فارس و بر دروازه اين خاک آب‏نشين که بر بال امواج و در سايه آبي استان هرمزگان آرام گرفته، تنديس مردي ايستاده است که عظمت و عزت اين مرز و بوم و رادمردي و دلاوري جنگاوران و مرزبانانش را در هيبت و قامت نمادين خود خلاصه کرده است. امام‏قلي‏خان اکنون تصويري از فراخي شانه‏ها و ستبري بازوانش را به رخ سبزفام آبها مي‏کشد و بر خود مي‏بالد که روزي قشم و هرمز را از دست بدخواهان متجاوز و پست‏سيرتان اسپانيايي و پرتغالي رهانيده و سايه پلشت اين اهريمنان شوم را از اين سرزمين رانده است.
اين سپهدار نام‏آور عهد عباسي که هزاران جنگاور دلاور به فرمان داشت هرگز خود را در حصار تنگ جنگ و نظاميگري محصور نکرد، او ديده به فراسوها گشود و بيش از آن که يک جنگجو و يک امير باشد يک مرد وارسته بود با همه خصلت‏هاي مردانگي و فتوت. فرهنگ‏باوري و دين‏مداري و هنردوستي او از وي سرداري ممتاز ساخته بود و اين همه را از پدري ميراث برده بود که نام او بر پيشاني شماري از آثار بي‏همتاي اين سرزمين مي‏درخشد. سي و سه پل اصفهان (پل اللّه‏وردي‏خان)، قيصريه لار، مدرسه خان شيراز، رواق و گنبد اللّه‏وردي‏خان در حرم مطهر امام هشتم از جمله جرقه‏هاي خلاقيت فرهنگي و هنري اوست. دعوت فيلسوف بزرگ شرق اسلامي، صدرالمتألهين، به شيراز و دگرگوني شهر شيراز از »دارالملک« به »دارالعلم« از سرچشمه‏هاي فرهنگي و سمت‏گيري ذوق اوست که در وجود اين فرزند نيز جريان يافته است. اينان نخست هنرآور بودند و پس جنگاور و پيش از قلعه قشم به قله فرهنگ راه يافته بودند.
در کنار اين افتخارات صدها کاروانسرا و پل و مدرسه از ذوق و اهتمام تحسين‏برانگيز اين بزرگواران نصيب برده است. درخشش اين پدر و فرزند در عرصه وقف، چهره ممتاز ديگري را براي ما ترسيم مي‏کند. متون تاريخي بيش از هر چيز از رزم‏آوري و ميدان‏داري اين رادمردان نوشته‏اند، اما همت مردانه و خدمات اجتماعي و فرهنگي آن سرداران کم‏مايه‏تر از آن همه رشادت نبوده است. از امام‏قلي‏خان در اين عرصه کمتر گفته و نوشته شده است. کنگره بزرگداشت امام‏قلي‏خان در قشم در دي‏ماه گذشته برگزار شد و جمعي از اساتيد و محققان دانشگاه مقالاتي را ارائه نمودند. برگزاري اين کنگره انگيزه‏اي شد که پاي صحبت آقاي شرافت مولا از نوادگان بازمانده آن سردار بنشينيم و از ايشان بخواهيم حاصل يکي از مقالات محققانه خود را براي مجله تدوين کنند. ناگفته و ناخواسته تأکيد اين بازمانده گرامي در مقاله بر فرهنگ‏گستري امام‏قلي‏خان به گونه عام و فرهنگ وقف و نگرش وقفي وي به طور خاص بود. براي ما بسي مغتنم بود که در پرس‏وجوي‏مان براين موضوع، به‏تناسب وهمخواني فضاي مجله، بيشتراز ديگرموضوعات تأکيد کنيم.

مختصري درباره امام‏قلي‏خان و بعد خودتان و نسبتي که با ايشان داريد و همينطور بازماندگان ايشان بفرماييد.
در ابتدا با بيان اين اعتقاد و باور قلبي که احيا و ترويج سنت حسنه وقف، موجب گسترش حمايت از محرومان، تقويت مباني اعتقادي دين اسلام و بويژه ارتقا و اعتلاي سطح دانش و بينش مردم جامعه خواهد شد، از خداوند متعال خواهانم که اين‏جانب را نيز در درک بهتر و توفيق در ترويج اين سنت الهي ياري دهد. بديهي است از اصلي‏ترين رمزهاي موفقيت در احيا و تبليغ حرکت خداپسندانه وقف همسويي تلاشگران اين سنت اسلامي است و انتشار فصلنامه وقف، ميراث جاويدان که تلاشها و پژوهشهاي تاريخي، فرهنگي و مذهبي مربوط به علوم، معارف و دانشهاي قرآني بويژه موضوع وقف را با شايستگي به اطلاع جامعه اسلامي و صاحبان قلم و اهل علم و انديشه مي‏رساند، ضرورتي فرهنگي و تاريخي است و تلاش صادقانه و هنرمندانه دست‏اندرکاران فصلنامه در اين مدت کوتاه انتشار، آن را چون گوهر با ارزشي در جامعه مطبوعاتي و فرهنگي کشور نمايان و جلوه‏گر کرده است.
ارائه سيستمي جامع و نگرش کامل در سرمقاله شماره 11 و 12 فصلنامه با عنوان »وقف و نيازهاي جديد« نشانگر جمعبندي قابل ستايش و ژرف‏نگري مسؤولان فصلنامه است که خواهان تبادل و بيان انديشه‏هاي مختلف نويني از وقف در جامعه اسلامي ايران امروز هستند. از اين‏رو در اين فرصت به‏دست‏آمده از پژوهشگران، انديشمندان، مورخان و صاحبنظران فرهنگ و علوم اسلامي، بويژه در زمينه وقف، تقاضا مي‏کنم تا به ارزيابي و بررسي محققانه و جامعي در همه ابعاد مختلف وقفنامه‏هاي تاريخي، معتبر و کم‏نظير امام‏قلي‏خان طاب‏ثراه بپردازند. اين وقفنامه‏ها به عنوان مصاديق جامع و کاملي از اسناد و وقفنامه‏ها که در تاريخ کشور ما منحصر به فرد هستند، مي‏تواند در چهارچوب پيشنهادي نگرش منسجم فصلنامه، مورد توجه کارشناسانه قرار گيرد و مسلما چاپ يک‏جاي تحقيقات ارزشمند صاحبان فضل و دانش در مجموعه‏اي نفيس، رهگشاي بررسي وقفنامه‏هاي ديگر کشور شده و خود نيز ميراثي جاويدان خواهد شد.
شناخت و معرفي امام‏قلي‏خان جز با ذکر خلاصه‏اي از زندگي پدر وي، اللّه‏وردي‏خان، و خدماتش ميسر نيست. چون اللّه‏وردي‏خان تأثير بسزايي در شکل‏گيري شخصيت امام‏قلي‏خان در همه ابعاد داشته است، کوشش مي‏کنم به مختصري از اين تأثيرات اشاره کنم. اللّه‏وردي‏خان از مردم گرجستان و غلام آزادشده‏اي بود که به خدمت شاه‏طهماسب درآمد و سپس به پاس فداکاري و صداقت خود به مقام قوللر آقاسي، يعني رياست و سرداري غلامان خاص شاه‏عباس اول منصوب شد. رشادت و کارداني وي موجب شد که به سپه‏سالاري سپاه ايران دست يابد. شاه‏عباس اول در سال 1004هـ.ق او را به حکومت ايالت فارس تعيين کرد و يک‏سال بعد کهگيلويه نيز به قلمرو حکمراني وي افزوده شد. اللّه‏وردي‏خان با از خودگذشتگي در نبردهاي متعددي ازبکها را در شرق و عثمانيها را در غرب از خاک ايران دور کرد و در جنوب نيز آغاز مبارزه با استعمارگران متحد پرتغال و اسپانيا را پي ريخت و بحرين را به مدد پسرش امام‏قلي سلطان در سال 1010هـ.ق از پرتغاليها بازپس گرفت. شاه‏عباس اول به پاس اين پيروزي درخشان لقب »خاني« را که از نظر سياسي و حکومتي همتراز اختيارات استانداران امروزي است به امام‏قلي عطا کرد و همچنين وي را به حکومت مستقل لار و مقام امير ديواني منصوب نمود.
اللّه‏وردي‏خان باني بسياري از يادمانها و آثار مهم باشکوه تاريخي، مذهبي و فرهنگي در ايران است. بناي پل معظم و زيباي اللّه‏وردي‏خان (سي و سه پل) در اصفهان (1011هـ. ق)، قيصريه لار به عنوان اولين بازار سرپوشيده (1014هـ.ق)، رواق و گنبد بسيار زيباي اللّه‏وردي‏خان در مجاورت حرم مطهرامام هشتم(ع) درمشهد (1022هـ.ق) و مدرسه خان شيراز برخي از آثار ممتاز و ارزشمند اوست.
مدرسه خان شيراز يادمان باشکوه هنر و معماري عصر صفوي با هزينه اللّه‏وردي‏خان و در زمان او جهت تدريس حکيم عالي‏مقام (ملاصدرا) ايجاد شد و به همت پسرش امام‏قلي‏خان در سال 1024هـ.ق اين شاهکار هنري مجلل و زيبا به پايان رسيد.
اللّه‏وردي‏خان که به گوهر وجود و انديشه صدرالمتألهين محمد بن ابراهيم شيرازي (ملاصدرا) پي برده بود با ايجاد مدرسه خان تصميم گرفت ملاصدرا را که در قريه کهک قم در تبعيد به سر مي‏برد، به شيراز دعوت نمايد. از اين‏رو وي پايه‏گذار حرکتي فرهنگي در شيراز شد که سالها بعد پسر وي امام‏قلي‏خان آن را به ثمر رسانيد. با فوت او به سال 1022هـ.ق، شاه‏عباس اول ضمن حضور در خانه امام‏قلي‏خان از وي دلجويي کرده و تمام مناصب پدر را به وي تفويض کرد. امام‏قلي‏خان اميرالامراي فارس، کهگيلويه و لار تا سال 1026هـ.ق سپه‏سالاري سپاه ايران را نيز در اختيار داشت.
امام‏قلي‏خان بيش از 32 سال (از 1006 تا 1038هـ.ق) را در قريب به 16 نبرد سپري کرد. مهمترين و اصلي‏ترين نبردهاي وي را پيروزي در نبرد با اتحاد استعمارگر پرتغال و اسپانيا بايد دانست. او بندر گمبرون را از وجود آنها پاک کرد و بندرعباس نام نهاد (1022هـ.ق) و سرانجام با مبارزات دلاورانه خود و سپاهيانش پس از 117 سال، به تسلط زورگويان پرتغالي بر جزيره‏هاي قشم و هرمز پايان داد (1031هـ.ق). او عظمت و اقتدار مجدد ايران را در اين مناطق حساس حاکم کرد؛ افتخاري که تاکنون خدشه‏اي به آن وارد نشده است.
صفحه‏اي از مقدمه رساله حدوث العالم موجود در کتابخانه آستان قدس رضوي (ملک) از مجموعه شماره 4652

صدرالمتألهين مؤلّف کتاب در اين مقدّمه اظهار مي‏دارد که آن را به خاطر امام‏قلي‏خان تأليف کرده است.
امّا مهمترين محور ساختاري شخصيت امام‏قلي‏خان را بايد در اعتقادات مذهبي و انديشه وسيع فرهنگي وي دانست که موفق شد ادامه‏دهنده راه نيمه‏تمام پدر گردد. او در سال 1024هـ.ق مدرسه خان را تکميل کرد و در مدت 20 سال (1022ـ1042هـ.ق) تا هنگام شهادت، لحظه‏اي از تلاش و توسعه علوم و دانش دست برنداشت. او با کاربرد و درک صحيح از سنت حسنه وقف، نام خود را به عنوان يکي از بزرگترين و برجسته‏ترين واقفان تاريخ وقف کشورمان به يادگار گذاشت.
اما نحوه ارتباط تاريخي و پيوند امام‏قلي‏خان با سلسله مشعشعيان نياز به بررسي مفصل و جداگانه‏اي دارد. اجمالاً بايد گفت که امام‏قلي‏خان در سال 1029هـ.ق به فرمان شاه‏عباس اول جهت سرکوبي اعراب شورشي منطقه دورق خوزستان به آن نواحي رفت. او پس از شکست دادن شورشيان، حکومت مولي سيد محمد بن مبارک والي هويزه را تثبيت کرد.
مشعشعيان از اولين سلسله‏هاي شيعه‏مذهب ايران بوده‏اند که از قرن نهم هجري طي چندين قرن و تا زمان شيخ خزعل در خوزستان و هويزه حکمروايي داشته‏اند. جد مشعشعيان، محمد بن فلاح ملقب به المهدي (فوت 866 هـ.ق) سرسلسله آنان در هويزه است. نسب محمد بن فلاح با پانزده پشت به امام موسي کاظم(ع) مي‏رسد.
مشعشعيان به عنوان مهمترين والي‏نشين حکومت عصر صفويه، داراي نفوذ گسترده‏اي بويژه در مناطق خوزستان بوده‏اند و از اين‏رو تعجبي ندارد که امام‏قلي‏خان با اين سلسله مهم شيعي پيوند و وصلتهايي برقرار کند. از جمله اين پيوندها، به همسري درآوردن دختر صفي‏قلي سلطان پسر ارشد امام‏قلي‏خان براي سيد مولي عبدالرضا پسر سيد محمد بن مبارک والي هويزه است. مولي عبدالرضا داماد صفي‏قلي سلطان با تعدادي از سادات مولي همراه امام‏قلي‏خان به شيراز مي‏آيند و در اين شهر سکونت مي‏کنند و از آن زمان در شيراز از مناصب عاليه و اعتبار و احترام خاصي برخوردار بوده‏اند که در اين رابطه مي‏توان به کتابهاي معروف فارسنامه ناصري و آثار عجم رجوع کرد.
با قتل‏عام و شهادت امام‏قلي‏خان و پسران وي، از جمله صفي‏قلي سلطان [متولي اول موقوفات] و فرزندان ذکورش که به دستور شاه‏صفي در 1042هـ.ق انجام شد، توليت و نظارت بر موقوفات پيرو نيت واقف و نصوص وقفنامه‏ها در نسل دختري صفي‏قلي سلطان متولي اول که در واقع فرزند ذکور اکبر ارشد سيد مولي عبدالرضا بود ادامه يافت و تا امروز شاهد استمرار توليت و نظارت موقوفات امام‏قلي‏خان در خاندان سادات مولي از پدر به اولاد ذکور اکبر ارشد هستيم. اعتقاد، تعصب و ايستادگي سادات مولي در منصب توليت موجب شد که پس از به شهادت رسيدن امام‏قلي‏خان و فرزندان ذکور او، بناي ارزشمند و تاريخي مدرسه خان و هويت اصيل مذهبي و آموزشي آن طي گذر تاريخ 380 ساله پرفراز و نشيب سلطنت شاهان و حکومتهاي متنفذ محلي حفظ و پاسداري گردد و بسياري از توطئه‏ها، ترفندها و زورگويي‏ها نسبت به تخريب بناي مدرسه خان و تغيير هويت مذهبي و آموزشي آن که توسط حکومتهاي وقت طرح ريزي مي‏شد، با مقاومت متوليـان مدرسه بي‏اثر شود.
سرانجام در سال 1340هـ.ش صلاحيت توليت شادروان حاج سيد علي‏اکبر شرافت مولا (پدر اين‏جانب) طي استشهادي توسط آيات عظام، معاريف و علماي شيراز، از جمله مرحوم آيت‏اللّه‏ العظمي حاج آقا شيخ بهاءالدين محلاتي و مرحوم آيت‏اللّه‏ حاج آقا سيد محمد رضوي تأييد شد و اداره کل اوقاف فارس نيز وي را حائز شرايط توليت دانست. آن مرحوم نيز به مدت 33 سال تا آخرين لحظه حيات يعني تا سال 1373هـ.ش نسبت به حفظ بنا و هويت تاريخي و فرهنگي مدرسه خان، تحقق نيات خداپسندانه واقف و برگشت موقوفات غصب‏شده، تلاش بي‏وقفه و همه‏جانبه‏اي را از طريق مجامع قضايي و دادگاهها انجام داد که متأسفانه در مورد آخر تاکنون نتيجه‏اي حاصل نشده است.
اخيرا به مناسبت بزرگداشت اين سردار کنگره‏اي در قشم برگزار شد. آيا تشکيل اين کنگره در اين مقطع زماني دليل خاصي داشت؟
مهمترين انگيزه برپايي اين‏گونه بزرگداشتها، تجليل از مقام شامخ انديشمندان، قهرمانان و سرداران حماسه‏ها و پيکارها، تاريخسازان تاريخ پرافتخار و پرفراز و نشيب ايران و پايه‏گذاران هويت مذهبي، فرهنگي و ملي ايرانيان است.
در عصري که تهاجم فرهنگي با ترفندها و به‏کارگيري همه امکانات خود به مسخ ارزشها و بي‏رنگ کردن هويت تمدنهاي اصيل و کهن دست زده و با حربه مؤثر قهرمانسازي‏هاي کاذب خارج از مرزها و القا و بزرگنمايي آن در کشورهاي داراي فرهنگ غني و قهرمانان حماسي و اسطوره‏اي پرداخته‏اند وظيفه حساس و رسالت خطير جامعه انديشمند و مسؤول کشور است تا به مقابله صحيح و اصولي با اين تهاجم بپردازد و غبار از رخسار بزرگان، سرداران و سازندگان هويت تاريخ پرافتخار کشور بزدايد.
بديهي است که تمدن و فرهنگ غني و کهن ايران توسط قهرمانان، بزرگان و اسطوره‏هاي منحصر به فرد اين مرز و بوم در مقاطع مختلف تاريخي پربارتر و سيراب‏تر شده و خدمات و از خودگذشتگي‏هاي آنها موجب عظمت و غناي فرهنگي و تاريخي ايران شده است و نسل جوان و قشر تحصيل‏کرده جامعه امروز ايران نياز شديدي به شناخت شخصيت اين بزرگان و پي بردن به خدمات درخشان آنها دارد و برپايي اين بزرگداشتها در ترويج، تبليغ و شناساندن نيکمردان و بزرگان تاريخ و استقلال ايران نقش اصلي را ايفا مي‏کند.
انگيزه خاص ديگر برپايي بزرگداشت امام‏قلي‏خان در جزيزه قشم، تأکيد دوباره بر مالکيت و استقلال تاريخي سرزمينهايي است که از چندي پيش مورد طمع بيگانگان واقع شده و گاهي ياوه‏سرائي‏هايي در اين زمينه از بلندگوهاي تبليغاتي استکبار جهاني منتشر مي‏شود. اين کنگره تجديد خاطره‏اي از رشادتهاي امام‏قلي‏خان و سربازانش در 380 سال پيش بود که اين سرزمينها را به خاک ايران برگرداند.
اما قشم، بزرگترين جزيره خليج فارس، نقش تعيين‏کننده‏اي در پيروزي امام‏قلي‏خان بر پرتغاليها داشت. امام‏قلي‏خان با فتح قشم، دستيابي به برکه‏هاي آب شيرين آن را براي سپاهيان پرتغال در جزيره هرمز غيرممکن ساخت و نبرد نهايي او در جزيره هرمز به پايان سلطه بيگانگان بر جزاير و آبهاي خليج فارس انجاميد.
به همين دليل، مردم قدرشناس ساکن جزيره قشم، امام‏قلي‏خان را ناجي دين و مذهب و نجات‏دهنده خويش از سلطه ننگين زور و ستم ظالمانه استعمارگران مي‏دانند. آنها اين پيروزي حماسي را سينه به سينه تا به امروز براي فرزندان خود نقل کرده‏اند.
با توجه به بررسي و پژوهشهايي که جناب‏عالي در طول اين مدت براي تهيه تحقيقتان انجام داده‏ايد، بفرماييد در چه متون و يا اسنادي به صورت دقيقتر و جامعتر شخصيت و ابعاد امام‏قلي‏خان را مي‏توان يافت؟
خوشبختانه اسناد و کتابهاي متعددي به‏جامانده که شخصيت، زندگي، تفکر و خدمات و حتي وضعيت جسماني و خصوصيات اخلاقي امام‏قلي‏خان را توصيف کرده است.
دسته اول کتابهاي وقايع‏نگاران عصر صفوي بويژه کتابهايي است که مؤلفان آن معاصر با دوران حيات امام‏قلي‏خان بوده‏اند. اين منابع از اين نظر داراي ارزش هستند که نسبت به ضبط روزانه وقايع اقدام کرده‏اند، از جمله کتابهاي زير را مي‏توان نام برد:
دسته دوم سفرنامه‏هاي جهانگردان و سفيران کشورهاي اروپايي است که در آن عصر به ايران آمده‏اند و بارها امام‏قلي‏خان را از نزديک ديده و با وي نيز مذاکره‏هايي داشته‏اند. در اين سفرنامه‏ها به طور جامع خصوصيات، وضعيت جسماني، قدرت و حيطه اقتدار امام‏قلي‏خان در حکومت شاه‏عباس اول و خاطره‏ها و خدمات وي به رشته تحرير درآمده است.
مثلاً جهانگرد ايتاليايي پيترو دلاواله در بخشي از سفرنامه خود، شجاعت و از خودگذشتگي امام‏قلي‏خان را در نبرد سرنوشت‏سازي با سپاهيان عثماني در محل پل شکسته نزديک سراب به سال 1027هـ.ق به دقت توصيف کرده و پيروزي او را در اين جنگ مهم از نزديک شاهد بوده است.
با توجه به اين‏که نويسندگان اين سفرنامه‏ها داراي منافع و مقامي در ايران نبوده‏اند، نوشته‏هاي خود را به دور از چاپلوسي، تملق، تحريف و ترس تأليف کرده‏اند و از اين نظر در توصيف وضعيت اجتماعي، تاريخي و فرهنگي کشورمان منابع مستقل و باارزشي هستند. از جمله اين سفرنامه‏ها که نويسندگان آن، امام‏قلي‏خان را ديده‏اند مي‏توان سفرنامه‏هاي زير را نام برد:
1 ـ سفرنامه پيترو دلاواله جهانگرد ايتاليايي Pietro Della Valle
2 ـ سفرنامه دن گارسيا دوسيلوا فيگوئروا سفير فيليپ دوم پادشاه اسپانيا D. Garcia de Silva Figueroa
3 ـ سفرنامه سرتوماس هربرت، از همراهان سفير انگلستان Thomas Herbert
خصوصيات انساني، شخصيت ممتاز و خدمات درخشان امام‏قلي‏خان آنچنان پرفروغ و گسترده بوده که حتي جهانگردان اروپايي که پس از شهادت وي به ايران آمده‏اند، تحت تأثير نام نيک او، که زبانزد مردم بوده، قرار گرفته و به ستايش و توصيف خدمات و آثار باقيمانده از وي پرداخته‏اند، جهانگردان فرانسوي ژان شاردن Jean Chardin و ژان پاتيست تاورنيه Jean Baptiste Tavernier از اين جمله‏اند. تاورنيه 6 سال بعد از شهادت امام‏قلي‏خان يعني در سال 1048هـ.ق در سفري به ايران، اين‏گونه از اين سردار رشيد خدمتگزار ياد مي‏کند:
صفات نيک امام‏قلي‏خان و همت و سخاوت او، محبت قلبي تمام مردم شيراز را به سوي خود جلب کرده، زيرا خدمات سپاهيان را به بهترين وجهي پاداش مي‏داد، اهل علم و ادب را تشويق و ترويج مي‏کرد، بيگانگان و غريبان را دوست مي‏داشت و نيکو مي‏نواخت. در نشر دانشها و هنرها کوشش و مراقبت تام مي‏نمود. در شيراز، يک مدرسه براي پرورش و آموزش جوانان، چندين مهمانسرا و کاروانسرا در شهرها و راهها براي آسايش مسافران ساخت. با ساختن پلها، گذشتن از رودها را آسان نمود. براي نزديک کردن راه، کوهها را بريد. عقل انسان از ديدن بناهاي شگفت‏انگيز او مبهوت مي‏شود.
امّا بي‏شک، مهمترين اسناد و متون باقيمانده از امام‏قلي‏خان همانا وقفنامه‏هاي مدرسه خان شيراز و مشاهد مشرفه است که بيانگر انديشه و اعتقادات الهي اوست. اين وقفنامه‏ها در رمضان‏المبارک 1036هـ.ق تنظيم و نگاشته شده‏اند. در اين وقفنامه‏ها، اعتقاد راسخ به شعائر و دستورات دين مبين اسلام، عبوديت و بندگي او نسبت به فرامين الهي، درک صحيح از کاربرد سنت حسنه وقف، با استفاده از آيات قرآني و احاديث ديني و عبارات و واژه‏هاي مستحکم ادبي، ديدگاههاي فرهنگي نشر و ترويج علم و دانش و تکريم طالبان و عالمان علوم عقلي و نقلي با مهر او ممهور و به تأييد و استشهاد بيش از 40 نفر از علماي اعلام و فضلاي آن زمان رسيده است.
در ابتداي وقفنامه مدرسه خان، امام‏قلي‏خان به عنوان فرزندي صالح و خلف از نيت پدرش اللّه‏وردي‏خان براي تکميل بناي مدرسه خان و وقف املاک و رقبات بر آن ياد مي‏کند و سپس توليت و نظارت اين رسالت خطير فرهنگي را به اولاد اکبر ارشد خود و سپس نسل ذکور اکبر ارشد از پدر به پسر نسل در نسل خواستار است و بدين‏سان، استمرار اين حرکت فرهنگي را به مثابه ميراثي جاودانه در خاندان خود به يادگار مي‏گذارد.
جناب‏عالي در مقاله خويش که در همايش ارائه شد بر ابعاد فرهنگ‏دوستي امام‏قلي‏خان و سياست انسان دوستانه و خيرانديشي ايشان اشاره داشتيد، خوانندگان مجله مشتاقند اين ابعاد را بيشتر توضيح دهيد.
مسلما ارزيابي شخصيت امام‏قلي‏خان از بررسي و تحليل آثار و خدمات او امکان‏پذير است. شخصيت متضلع و خدمات گسترده او در زمينه‏هاي نظامي، اجتماعي، هنر و معماري، سياسي، فرهنگي و مذهبي بسيار ارزشمند و هرکدام درخور توجه است و اين موجب شده که شخصيت منحصر به فردي از امام‏قلي‏خان در تاريخ کشورمان به يادگار باقي بماند. بسياري از مورخان و صاحبنظران در تحليلهاي خود يک يا چند بعد از ابعاد مختلف او را مدنظر قرار داده‏اند. از اين‏رو اغلب بر نبردهاي طولاني و سرنوشت‏ساز 32 ساله او در ميدانهاي مبارزه عليه بيگانگان و استعمارگران و استقلال حاکميت ايران، تأکيد مي‏کنند. هرچند که پيروزي‏هايي که او در بازپس‏گيري جزاير هرمز و قشم به ارمغان آورد، بسيار حائز اهميت است، امّا اين‏جانب با جمعبندي آثار و خدمات فرهنگي و اجتماعي امام‏قلي‏خان، بعد شخصيتي و خدماتي او را در نمادهاي فرهنگ اسلامي، مؤثرتر، ارزشمندتر و جاودانه‏تر يافته‏ام. ديدگاه تلفيقي فرهنگ و سنت وقف او در وقفنامه‏هايش بويژه در وقفنامه مدرسه خان از 380 سال پيش تاکنون اثر و حيات مستمر و درخشان خود را متجلي کرده است. امام‏قلي‏خان را بايد به حق، يکي از بزرگترين و آگاه‏ترين واقفان تاريخ وقف کشورمان به حساب آورد.
امام‏قلي‏خان نسبت به تأثير هميشه جاودان فرهنگ و علوم اسلامي و ارزش تربيت جوانان و آموزش طالبان علم و دين به خوبي واقف بود و به اين اصل پي برده بود که مرزهاي جغرافيايي، محدود و دستخوش تغييرات است، اما مرزهاي فرهنگي بي‏انتها و جاودانه هستند. و از اين‏رو در تلاشي حداقل 20 ساله (1022ـ1042هـ.ق) در چارچوبي فراگير، هماهنگ، منسجم و درازمدت وظيفه خويش را نسبت به ترويج و توسعه تمدن و فرهنگ غني اسلامي کشورمان به خوبي انجام داد؛ خدماتي که جامعه اسلامي و فرهنگي ما در حال حاضر نيز از آن بهره مي‏برد.
او در ابتدا به تکميل بناي نيمه‏تمام مدرسه خان شيراز به سال 1024هـ.ق به مثابه مکاني دانشگاهي جهت فراگيري علوم پرداخت و سپس به فراهم آوردن امکانات و ضروريات مورد نياز جهت تربيت و آموزش جوانان و معيشت زندگي آنان و مدرسان مدرسه دست زد. ايجاد کتابخانه منحصر به فردي از کتابهاي ارزشمند در مجاورت مدرسه خان و حتي ارسال کاتب و خوشنويس به کشور هند براي استنساخ کتابهايي که در اين کتابخانه وجود نداشت، از جمله تلاشهاي متعدد و هماهنگ او در اين راستا بود.
امّا جوهر اصلي و سرچشمه اين انسجام و ديدگاه فرهنگي، درک وجود شخصيت ارزشمند و ممتاز فرهنگ و حکمت اسلامي، صدرالحکما ملاصدرا براي تدريس در مدرسه خان بود. امام‏قلي‏خان، غنيمت وجود پر گوهر انديشه و تدريس حکيم در مدرسه را مانند پدر به خوبي پاس داشت و سعي نمود تا فضاي مطلوب و مورد نظر براي اشاعه تفکر و انديشه حکيم صدرالمتالهين در شيراز حاصل گردد و اين موجب شد که با حضور و تدريس صدرالمتألهين، علوم يقينيه در مجاورت علوم نقليه در مدرسه خان توسعه و عمق بسياري يابد و شهر شيراز کانون فراگيري علوم و دانشهاي متعدد آن عصر گردد و حوزه علمي شيراز، حوزه‏هاي ديني و مراکز علمي آن زمان کشور را تحت‏الشعاع قرار دهد و طالبان علم و دين و اساتيد بسياري از اقصي‏نقاط کشور و حتي ديگر کشورهاي اسلامي براي کسب فيض از محضر ملاصدرا به سوي شيراز روي آورند و از برکت تجمع علما و صاحبان فضل و دانش و اقدامات انجام‏شده، شيراز از »دارالملک« به »دارالعلم« تغيير نام يابد.
تأثيرگذاري اين حرکت گسترده فرهنگي به طور دقيق در سفرنامه‏هاي اروپاييان و جهانگرداني که در آن عصر به شيراز آمده‏اند، ملاحظه مي‏شود.
سر توماس هربرت انگليسي که در سال 1037هـ.ق با يک هيأت انگليسي در شيراز بوده، از تنوع و گستردگي علوم و رشته‏هايي که در مدرسه خان در زمان امام‏قلي‏خان و ملاصدرا تدريس مي‏شده است با ستايش و شگفتي نام مي‏برد و مي‏نويسد:
شيراز مدرسه‏اي دارد که در آن فلسفه، نجوم، طب، کيميا (شيمي) و رياضيات خوانده مي‏شود و از مشهورترين مدارس شيراز مي‏باشد.

فرانسه در کتاب ملاصدرا، علوم ديگري از جمله فقه، ادب، زمين‏شناسي و جانورشناسي و گياه‏شناسي را نام برده که در آن زمان در شيراز تدريس مي‏شده است.
امام‏قلي‏خان در تکميل حرکت فرهنگي خود و استمرار و تداوم اين تلاش در آينده، به بهترين نحو از سنت حسنه وقف بهره جست و بهترين املاک، آباديها و رقبات خود را وقف مدرسه خان و فراگيري علوم عقليه و نقليه و معيشت طلاب مدرسه و صاحبان علم و دانش نمود. وقفنامه ارزشمند تاريخي مدرسه خان در رمضان‏المبارک 1036هـ.ق تأييد و استشهاد مجمع علما و معاريف آن زمان رسيد، هرچند که با شهادت او به سال 1042هـ.ق، غاصبان و زورمداران به اين موقوفات دست‏درازي و تعدّي کردند و آنها را به يغما بردند به‏طوري که امروز حتي يک ملک در يد وقف نيست.
متأسفانه تلاش متوليان موقوفات تا امروز براي برگشت موقوفات به وقف و تحقق نيت واقف به نتيجه نرسيده و در نتيجه شاهد تخريب تدريجي بناي باارزش مدرسه خان و ويراني آن و سختي معيشت طلاب هستيم و به علت مشکلات مالي ناشي از عدم وصول عوايد موقوفات، توسعه و اشاعه فرهنگ و علوم اسلامي در مدرسه خان، بويژه به عنوان خاستگاه و پايگاه حکمت الهي به حدّ رکود رسيده است.
از ديگر خدمات و آثار فرهنگي امام‏قلي‏خان ايجاد و تعمير بناهاي مذهبي، فرهنگي و اجتماعي در زمان حيات اوست. تعمير مسجد جامع عتيق شيراز که باني آن عمرو ليث صفاري بوده و اولين مسجد فارس محسوب مي‏شود، در طي مدت 5 سال (1026ـ1031هـ.ق) و ايجاد مسجدي به نام شاه در شيراز که بعدها به دليل بازسازي به دست کريم‏خان زند به نام وي به مسجد وکيل معروف شد، ايجاد بقعه‏هاي مذهبي هفده‏تنان و ناصر بن علي در شهر گلپايگان (1032هـ.ق)، ايجاد يک دارالشفا در شيراز که بعد از شهادتش از بين رفته است، ايجاد بناي امامزاده سيد نورالدين در سپيدان فارس و وقف موقوفاتي بر آن، ايجاد کاروانسراها، راهها، پلها، قيصريه و بازار در شيراز و قيصريه و مسجد جامع لار، برخي از اقدامات ماندگار امام‏قلي‏خان است که از او شخصيتي ممتاز در ابعاد فرهنگي و اجتماعي ساخته است.
ذکر اين نکته ضروري است که بسياري از اين ابنيه و اماکن منحصر به فرد ويران شده يا بر اثر کم‏توجهي رو به ويراني گذاشته‏اند. شايسته است سازمان ميراث فرهنگي کشور در تلاش و جديتي که از چند سال پيش در ترميم و بازسازي ميراث فرهنگي و تاريخي کشور آغاز کرده است توجه بيشتري به اين يادمانها بنمايد.
به صورت خاص مسأله موقوفات امام‏قلي‏خان ـ آنها که در دسترس است ـ الآن چه وضعيتي دارد؟ آيا متولي خاص دارد و اساسا از موقوفاتي که به نحوي از ميان رفته چه رد پايي را در تاريخ مي‏توان يافت؟
سير حوادث تلخي که طي سالها بر مجموعه موقوفات امام‏قلي‏خان، به عنوان يکي از بزرگترين موقوفات کشور، گذشته بسيار تأسف‏بار و قابل تعمق است و نهايتا موجب آن شده که با غصب اين موقوفات به دست زورمندان و متنفذان محلي و حتي دست‏درازي شاهان و حيف و ميل آنها برخلاف نيت خداپسندانه واقف، شاهد افول حرکت فرهنگي ـ مذهبي مورد نظر امام‏قلي‏خان باشيم و حتي به علت نبودن امکانات مالي بناي باارزش و ميراث فرهنگي ـ تاريخي کشورمان يعني مدرسه خان روز به روز به ويراني و تخريب نزديک‏تر مي‏شود.
در حال حاضر به جز مدرسه خان، حتي يک نمونه از موقوفات فراوان مدرسه خان در تصرف وقف نيست و تلاش متوليان موقوفات تاکنون نتيجه‏اي نداشته است.
القصه چون طبع پرملال از آن قضيه فراغت يافت، در همان شب ايالت کوه کيلويه را به اغورلوخان ايشيک آقاسي باشي و دارايي ولايت لار نامزد کلبعلي‏بيک ايشيک آقاسي گرديد و به اغورلوخان فرمودند که در وهله اول که به فارس رسيد باقي اولاد را به قتل رسانيده ابقا بر احدي نفرمايند.
و ميرزا محسن وزير نظارت پناه حسين‏خان را با ميرزا معين‏الدين محمد وزير خان مقتول به ضبط اموال و اسباب تعيين فرمودند که به ولايت فارس رفته، در آن امر دقيقه [اي] فوت و فروگذاشت ننمايند.
اين دست‏درازي به سال 1042هـ.ق اتفاق افتاد.
امّا مهمترين تعدي و غصب موقوفات در تاريخ توسط نادرافشار به وقوع پيوسته است. در کتاب روزنامه ميرزا محمد کلانتر اين عبارت صريح در تأييد خالصه کردن موقوفات فارس توسط نادرشاه است:
خلاصه بندگان صاحبي‏ام را هم روزگار مجال خود نمي‏گذاشت و شدت حوالات نادري عنان اصطبار از کف اخيار و اشرار به در برده مقارن اين حال نسخه مميزي حومه شيراز در جلال‏آباد کابل معروض دربار نادري و مشخص شد که موقوفات
و سيورغالات فارس به ضبط مقرر نشده منشأ غيظ آن سفاک بي‏باک و کل موقوفات و ضبط سيورغالات هشت ساله مسترد و تقي‏خان از ايالت معزول و به جهات مذکوره وهن تمام مجال بندگان صاحبي‏ام رسيده پريشان‏حال و مبلغي آلودگي به هم رسانيده و بالمرّه املاک موقوفات از تصرف بيرون رفت، مضطرب شدند.
در فارسنامه ناصري نيز اين عبارت وجود دارد که »تمام املاک موقوفه بر اين مدرسه از زمان نادرشاه خالصه ديوان گشته است.«
بعد از حکومت نادرافشار، سادات مولي و متولي آن زمان سيد عبدالحميد مولي، در سال 1253هـ.ق طي استشهاديه‏اي از علما و بويژه شيخ‏الاسلام فارس تأييد به وقف موقوفات غصب‏شده را در طوماري به اثبات مجدد مي‏رسانند، امّا در عمل از آن تاريخ به بعد نيز دست طمع غاصبان از موقوفات بريده نشد و به حيله‏ها و ترفندهاي بسيار، موقوفات در تصرف متنفذان و زورمندان محلي مانده است.
در زمان شاهان قاجار، برخي از متنفذان گذشته فارس با تصرف بعضي از اين املاک و حتي در مواردي با موقوفه کردن مجدد آنها، سعي کرده‏اند که با اين حيله تصرف خود را بر اين املاک دائمي و شرعي جلوه دهند.
در رژيم پهلوي با ايجاد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اين تصرفات غيرقانوني غاصبان شکل جديدي گرفت و با تلاش آنها حتي سندهاي رسمي ثبتي براي موقوفات نوشته شد.
اصلاحات ارضي و ستيز با شريعت و قوانين اسلام در رژيم پهلوي و قدرت بيش از حد متصرفان به دليل وابستگي به درباريان و مقامات دولتي، مانع دست‏يابي به حق و عدالت شد و اعتراضات و دادخواستهاي متوليان موقوفات در مراجع و دادگاههاي قضايي نتيجه‏اي در بر نداشت.
بعد از انقلاب اسلامي و با تصويب ماده واحده قانون ابطال اسناد فروش رقبات، آب و اراضي موقوفه توسط مجلس شوراي اسلامي در سال 1363 تلاش همه‏جانبه جديدي از طرف شادروان حاج سيد علي‏اکبر شرافت مولا که توليت موقوفات امام‏قلي‏خان را به عهده داشت، آغاز شد.
گفتني است که در کميسيون ماده 2 آيين‏نامه اجرايي ماده واحده که با حضور آقايان حجج اسلام محمدعلي فيض گيلاني، جلالي خميني و محقق قمي در دي‏ماه 1365 برگزار شد، آقايان با بررسي وقفنامه‏هاي امام‏قلي‏خان وقفيت موقوفات را تأييد نمودند که در صورت جلسات شماره 17704/210 و 18564/210 منعکس شده است.
اما عدم توجه مراجع قضايي به سير حوادثي که پس از شهادت امام‏قلي‏خان و فرزندان ذکور او بر موقوفات گذشته و تصرفات مکرر موقوفات توسط غاصبان، ماندگار نبودن اقوال شفاهي و در دست نبودن اسناد کتبي جداگانه در وقفيت هر ملک از عللي است که موجب طولاني شدن دعوي اثبات وقفيت اين موقوفات در مراجع قضايي شده است.
بديهي است که وجود وقفنامه‏هاي تاريخي فوق‏الذکر، استشهاديه سال 1253هـ.ق علماي فارس و متون کتابهاي تاريخي، مهمترين دلايل اثبات موقوفه بودن اين املاک و برگشت آنها به وقفيت مي‏باشد.

از امام‏قلي‏خان دو وقفنامه باارزش و منحصر به فرد تاريخي به يادگار مانده است که قدمت آنها به 380 سال قبل يعني سال 1036هـ.ق مي‏رسد، خط زيبا و تذهيب ممتاز آن از ويژگيهاي آنهاست.
اين وقفنامه‏ها از نظر اصول و مباني تنظيم وقفنامه‏اي، مقدمه، بهره‏گيري از آيات و روايات و عبارات مستحکم، فرهنگ واژگاني و ادبي، سبک نگارش، ماده‏شناسي سند، کاربرد نشانها و نمادها، اوزان و مقياس تاريخي، شرايط ويژه توليت و نظارت، تأييد بيش از 40 نفر از علما و معاريف عصر در حاشيه وقفنامه‏ها و بسياري از نکات ديگر کم‏نظير يا بي‏نظير است. از اين‏رو از کاملترين، جامعترين و باارزش‏ترين وقفنامه‏هاي تاريخي کشور هستند.
از ويژگيهاي ممتاز اين وقفنامه‏ها مسلما واقف آن است. مهر امام‏قلي‏خان ارزش وقفنامه‏ها را دو چندان کرده است.
ضمنا با بررسي وقفنامه مدرسه خان، شناخت دقيق و کاملي از ساختار و بافت قديمي شهر شيراز به دست مي‏آيد که از اين نظر در مطالعات احياي بافت قديمي شهر به عنوان تنها سند مکتوب عصر صفويه بويژه در دوران حکومت 40 ساله اللّه‏وردي‏خان و امام‏قلي‏خان مي‏تواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گيرد.
در وقفنامه، عناصر مهم و اصلي شهر چون قيصريه، امامزاده، ميدان، فضاي سبز و کاروانسرا با موقعيت جغرافيايي آنها نسبت به مدرسه خان بيانگر چهره و بافت بخشي از شهر شيراز در عصر امام‏قلي‏خان است که به اعتقاد بسياري پررونق‏ترين و کاملترين ساختار شهري شيراز بعد از اسلام بوده است.
امّا به صراحت مي‏توان گفت که ويژگي منحصر به فرد وقفنامه مدرسه خان، تجلي انديشه صدرالحکما صدرالمتألهين شيرازي به وقت تنظيم آن است و از اين‏رو بسيار حائز اهميت است.
همچنين امام‏قلي‏خان در سال 1032هـ.ق بناي بقعه مذهبي هفده‏تنان گلپايگان را ايجاد مي‏کند و املاک و آباديهايي را وقف آن مي‏کند که وقفنامه آن از بين رفته است و بعد از وي واقفاني در وقفنامه‏هاي مجزا، موقوفاتي را وقف اين بناي مذهبي کرده‏اند. کثرت موقوفات بقعه هفده‏تنان گلپايگان قابل توجه است و حتي در شهرهاي شيراز و اصفهان و تهران موقوفاتي را به اين بقعه نسبت داده‏اند.
اسناد موقوفات، در اداره اوقاف و سازمان اسناد ملي ايران نگهداري مي‏شود و کپي آنها در دست اين‏جانب است.
در همايش قشم شاهد بوديم که بعضي از سخنرانان پيرامون ادب و فرهنگ‏دوستي امام‏قلي‏خان نيز مطالبي ايراد داشتند، در اين زمينه چه اشاره‏اي براي ما داريد؟
امام‏قلي‏خان در نشر علوم و صنايع و تشويق صاحبان علم و دانش، هنرمندان، شاعران، خوش‏نويسان، کاتبان و معماران تلاش و علاقه خاصي داشته است.
حضور انديشمندان و صاحبان فضل و دانش و اهل ذوق و هنر در شيراز آن عصر، در بسياري از کتابهاي تاريخي ذکر شده است. وجود پرفيض حکيم بلندآوازه صدرالمتألهين و پسر دانشمند حکيم به نام ابراهيم بن محمد شيرازي (فوت 1070هـ.ق) و همچنين دو نفر از دامادهاي عالم و فاضل حکيم، يعني ملامحسن فيض کاشاني (1007ـ1091هـ.ق) و ملاعبداللّه‏ فياض لاهيجي در شيراز حتمي است. ضمنا با بررسي اجمالي دستخط و مُهر حاشيه‏نويسان وقفنامه‏ها، نام بيش از 40 نفر از معاريف، جماعت علما و شيوخ بلندمرتبه آن دوران را ملاحظه مي‏کنيم که مسلما حضور اين علما، حاکي از تکريم و فرهنگ‏دوستي امام‏قلي‏خان است. شناساندن اين بزرگان و خدمات آنها از پژوهشهاي باارزشي است که محققان مي‏توانند بر روي اين وقفنامه‏ها انجام دهند.
از ديدگاه ديگر ايجاد، تعمير و احياي بناهاي متعدد مذهبي، فرهنگي و اجتماعي نيازمند ياري جماعتي از بهترين هنرمندان، خطاطان و معماران بوده است. مثلاً جالب است که بدانيم نام کاتب و خوشنويس معروف عصر صفوي، غياث‏الدين علي جوهري شيرازي هم در کتيبه‏هاي مسجد جامع شيراز و هم در کتيبه‏هاي بقعه امامزاده هفده‏تن گلپايگان به چشم مي‏خورد.
ميرزا حسن حسيني فسايي در کتاب معروف خود به نام فارسنامه ناصري مي‏نويسد که مولانا علي‏نقي قاضي شيرازي قاضي‏القضات شيراز و همچنين يغماي شيرازي و خضري شاعر لاري در خدمت امام‏قلي‏خان بوده‏اند.
بي‏مناسبت نخواهد بود که از نام شاعر حماسه‏سرا قدري شيرازي نيز ياد شود. او دو حماسه منظوم تاريخي، يکي در فتح قشم به نام »کشم‏نامه« و ديگري در فتح هرمز به نام »جرون‏نامه« سروده که در آنها به نکات تاريخي ارزشمندي از رزم امام‏قلي‏خان با سپاهيان استعمارگر پرتغالي اشاره کرده است و اين احتمال داده شده که قدري شيرازي شخصا از نزديک شاهد اين پيروزيها بوده است. مرحوم علي سامي در کتاب شيراز؛ شهر جاويدان مي‏نويسد: »از مشاهير هنرمندان دارالصنايع شيراز مي‏توان
از حکيم اويق، ملايگانه، ملامفيد و ملاترابي نام برد«. اين هنرمندان اهل سنت نيز، مورد توجه خاص امام‏قلي‏خان بوده‏اند.
در حالات مرحوم امام‏قلي‏خان آمده است که مدرسه خان شيراز را در عهد صفويه تکميل نمود و مرحوم ملاصدرا را به تدريس در اين مدرسه ترغيب کرد. ارتباط اين دو بزرگوار چه‏گونه بوده است؟
چگونگي ارتباط امام‏قلي‏خان با صدرالمتألهين، زمينه‏هاي قبلي و تأثيرات بعدي آن بويژه در فرهنگ و تفکر اسلامي بسيار قابل تعمق و حائز اهميت است. اين ارتباط موجب بروز حرکتي فرهنگي شد که به مانند يک انقلاب عظيم فرهنگي تا به امروز تأثيرات آن در جامعه اسلامي ايران متبلور است. از اين‏رو بررسي ابعاد مختلف زمينه‏ها و انگيزه‏هاي ارتباط اين دو بزرگوار مي‏تواند الگوي مناسبي براي ايجاد و پايه‏گذاري فضاي انديشه و تفکر سالم در جامعه امروزي ما باشد.
در ابتدا بايد گفت که اين ارتباط اتفاقي، آني و بدون زمينه قبلي نبوده بلکه براساس شناخت عميق و ديرينه اللّه‏وردي‏خان از شخصيت آزادانديش و افکار حکيمانه ملاصدرا بوده است.
اللّه‏وردي‏خان که خود غلام آزاده‏شده‏اي بود از رهاورد آزادي به‏دست‏آمده و با توجه به کارداني و فداکاري به مقام سپهسالاري سپاه ايران و اميرالامرايي فارس و کهگيلويه دست يافت از اين‏رو قدر گوهر آزادي و آزادانديشي را شخصا به خوبي درک مي‏کرد و اين شايد از مهمترين انگيزه‏هايي بود که اللّه‏وردي‏خان تلاش کرد تا حکيم ملاصدرا را از تبعيد در قريه دورافتاده کهک قم به اجتماع و جامعه فعال شيراز ترغيب کند، زيرا روحيّه اين سردار آزاده با انزوا و حبس افکار آزادانديش و الهي حکيم سازگار نبود، بنابراين حتي عتاب و سرزنش شاه‏عباس اول و دشمني سرسختانه روحانيون و دستگاه مذهبي اصفهان را بر خود پذيرا شد تا حکيم صدرالمتألهين به شيراز نقل مکان کند.
اللّه‏وردي‏خان با توجه به شناخت تفکر و انديشه حکيم و فضاي مستقلي که حضور و بهره‏رساني آن انديشه به آن نياز داشت و با درک فضاي مذهبي، فرهنگي و اجتماعي آن زمان شيراز، به هزينه خود ساختن بناي مدرسه جديدي را در شيراز براي صدرالمتألهين آغاز کرد و اين انگيزه، قابل تعمق است که سنگ‏بناي مدرسه خان و ساختن اين بنا براي تدريس مدرس در تبعيد، حکيم ملاصدرا، با پيش‏زمينه قبلي بوده است. بنابراين فضاي درسي آن نيز از قبل مشخص بوده و تصميم هدفمند و شکل‏يافته، مبتني بر حضور وجود و انديشه حکيم صدرالمتألهين بوده است. اين هدفمندي را شايد در ايجاد هيچ‏يک از مدارس مذهبي و فرهنگي ايران نتوان يافت.
زمينه سوم و مؤثر در اين حرکت فرهنگي که در واقع تضمين‏کننده تداوم آن بوده است کاربرد و بهره‏وري از شيوه حسنه وقف است. اللّه‏وردي‏خان جهت شکوفايي و عظمت فرهنگي و اشاعه علوم ديني و عقلي در مدرسه خان شيراز در آينده، افکار و اهداف والايي را در نظر داشته است.
با فوت او به سال 1022هـ.ق پسر وي، امام‏قلي‏خان، در جايگاه و منصب پدر اهتمام و تلاش خويش را در تحقق افکار و نيات پدر به کار برد. امام‏قلي‏خان در سال 1024هـ.ق، دو سال بعد از فوت پدرش بناي مدرسه خان را تمام کرده و 12 سال بعد يعني در رمضان‏المبارک 1036هـ.ق موفق مي‏شود تا نيت اللّه‏وردي‏خان را مبني بر وقف تمام زمين و بناي مدرسه خان و نيز وقف بهترين املاک، رقبات و آباديها بر آن تحقق بخشد.
عبارت زير در ابتداي وقفنامه مدرسه خان حاکي از اعتقاد عميق امام‏قلي‏خان به دستورات اسلام و تأثيرگذاري انديشه حکيمانه صدرالمتألهين مي‏باشد:
... چون به يمن تأييدات الهي و حسن توفيقات نامتناهي خان عظيم‏الشأن، مکرم خداوند جهان، مکرم اهل ايمان، ناشر امن و امان، باسط عدل و احسان جنت‏مکان عليين‏آشيان، فائز بلقاء الملک الرحمن و مجاورت الرضوان مبارز الايالة والشوکة والنصفة والعظمة والمعدلة والجود والاحسان والامتنان اللّه‏وردي‏خان طاب‏ثراه و جعل الجنة مثواه در حالت حيات و نفاذ تصرفات از خالص مال خود در دارالملک شيراز حفّت بالکرامة والاعزاز به موضع موسوم به پاي طل بناي عالي مدعو به مدرسه رفيعه خاني به قصد آنکه بعد از اتمام وقف کند بر اهل دانش و يقين و طلبه فضل و کمال دين احياء و انشاء فرموده بود و قبل از اکمال آن و جريان صيغه شرعيه وقف بر آن دعوت رب عز اسمه را به دارالخلد جنان اجابت کرده به لقاء رب‏العالمين و مجاورت ملائکه مقربين فائز گرديد و تمام آن ارض و بنا و محيا به ملکيت نواب مستطاب علي‏الالقاب اعظم اعاظم خوانين جهان افخم افاخم امراي زمان مدبر امور مملکت و جهانباني ممهد قواعد سلطنت و کشورستاني مکرم معظم پادشاه زمان مروج قوانين عدالت و احسان آنکه در اعلاء معالم دين و ترويج شرع مبين به قدر
استعداد زمان، عنايت بي‏غايت فرموده و اعتبار و اهتمام تمام مبذول داشته... يعني بذلک الامير الکبير المؤمن باللّه‏ الرحمن رافع رايات الامن والامان بامتثال انّ اللّه‏ يأمر بالعدل والاحسان المحروس بعين عناية‏الملک الحفيظ المنّان امام‏قلي‏خان...
امّا يکي از زمينه‏ها و علل مؤثر در برگشت ملاصدرا به شيراز که به هر حال دور از ذهن نيست شيرازي‏الاصل بودن حکيم بوده است. آشنايي و شناخت وي از فرهنگ، جامعه، علما و آشنايان مي‏تواند محرکي قوي براي حضور وي در شيراز باشد.
زمينه مؤثر ديگري که در برگشت حکيم و اقامت طولاني وي در شيراز نقش بسزايي داشته، فراهم کردن امکانات مورد نياز ملاصدرا از جمله کتاب و نسخه‏هاي خطي منابع فقهي، ديني و فلسفي بوده است. از اين‏رو گفته شده است که بيشترين و بهترين آثار حکيم صدرالمتألهين طي مدتي که او در مدرسه خان شيراز تدريس مي‏کرده، حاصل شده است. فضا و بستر مناسبي که ملاصدرا براي اشاعه و ارائه افکارش در شيراز داشته، موجب شد که شاهد يکي از پربارترين دوره‏هاي فرهنگي اسلامي کشور در طي قرنها باشيم. درک متقابل و همکاري ارزشمند اين دو بزرگوار موجب بروز حرکتي جاودانه و انقلابي فرهنگي شد که آثار و نتايج درخشان آن را در عرصه فرهنگ و حکمت اسلامي از چهار قرن پيش تا به امروز شاهد هستيم.
قدر مسلم براي دستيابي به نحوه ارتباط دقيقتر اين دو بزرگوار بايد جستجو و تفحص در منابع و متون به‏جامانده از آن دوران را مدنظر قرار داد. اين‏جانب تاکنون فقط در دو منبع مستند، گوشه‏اي از روابط متقابل اين دو را ديده‏ام. در يکي تجلي انديشه صدرالمتألهين را بر کارکرد امام‏قلي‏خان و در ديگري تجليل ملاصدرا از خدمات و رشادتهاي امام‏قلي‏خان مشاهده مي‏شود.
در سند وقفنامه مدرسه خان شيراز تجلي و تأثير انديشه عقلاني حکيم صدرالمتألهين عيان است، که ان‏شاءاللّه‏ از آن مطلبي ارائه خواهد شد.
در مقدمه کتاب نسخه خطي حدوث‏العالم تأليف صدرالمتألهين به شماره 4652 کتابخانه ملک تهران در چندين صفحه از خدمات و رشادتهاي امام‏قلي‏خان تجليل شده است.
آن‏طور که از يک جمع‏بندي تاريخي بدست مي‏آيد گويا امام‏قلي‏خان خود پيش از انتصاب به سپه‏سالاري شاه‏عباس در فارس براي خود وجهه‏اي در اين منطقه داشته و از مشاهير اين خطه در فضل و کمال و حتي توان مادي و مالي بوده است، اين مسأله را چگونه ارزيابي مي‏کنيد؟
همان‏طور که در منابع متعدد تاريخي و سفرنامه‏ها ذکر شده، امام‏قلي‏خان توانگرترين خان ايران در عصر شاه‏عباس اول محسوب مي‏شده است و ثروت وي به حدي بوده که شاه‏عباس اول به شوخي به وي گفته است:
»دلم مي‏خواهد تو روزي يک عباسي کمتر از من خرج کني تا ميان پادشاه و خان شيراز مختصر تفاوتي باشد.«
يکي از مهمترين منابع ثروت وي غنايم جنگي بود، مثلاً فتح جزيره هرمز که در اوج ثروت و مکنت بود، موجب دستيابي و انتقال ثروت بيکران آن به فارس شد.
از زاويه ديگر حدود قلمرو حکومتي او بسيار وسيع و گسترده بوده و شامل سراسر خاک فارس، کهگيلويه، لارستان و بنادر جنوب از بندر جاسک تا اروندرود و تمام جزايرفارس و تا گلپايگان در مرکز ايران مي‏شده است و
اين مناطق از نظر کشاورزي ذاتا حاصلخيز و پردرآمد بوده و در نتيجه دريافت درآمدهاي مالياتي نيز چشمگير بوده است.
منبع سوم را تجارت امام‏قلي‏خان با تجار اروپايي بايد دانست بويژه تجارت ابريشم که در آن زمان منحصر به فرد و پردرآمد بوده است. از جمله، بندي از معاهده تاريخي ميناب اشاره به معافيت کالاهايي دارد که از بنادر جنوب براي شاه‏عباس اول و خان فارس ارسال مي‏گرديد و وجود همين بند حاکي از روابط تجاري امام‏قلي‏خان است.
اما نکته ارزشمند و قابل تعمق، چگونگي و نحوه استفاده و کاربرد اين ثروت است. امام‏قلي‏خان از ثروت خود در راه آباداني مناطق تحت قلمرو خود بويژه فارس استفاده شاياني کرد. نشر علوم، ايجاد صنايع و تشويق دانشمندان، معماران و صنعتگران بخشي از کاربرد ثروت وي است.
و بالاخره ارزشمندترين کاربرد و استفاده از ثروت وي در اوج توانگري و قدرت مالي را بايد وقف بهترين املاک، آباديها و رقباتش در حمايت از طالبان علم و دانش، معيشت زندگي مدرسان، اشاعه و توسعه نشر علوم دينيه و يقينيه، حفظ بناي مدرسه خان و توجه به ساکنان و علماي مقيم مشاهد مشرفه دانست.
اشاره‏اي به نحوه شهادت امام‏قلي‏خان و علل و انگيزه آن و نيز مدفن ايشان و پدرشان بفرماييد؟
اللّه‏وردي‏خان در رواق گنبد اللّه‏وردي‏خان در مجاورت حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد به خاک سپرده شده است. رواق گنبد اللّه‏وردي‏خان به حق يکي از زيباترين و کم‏نظيرترين آثار هنر و معماري بناهاي آستان قدس رضوي است. آرتور پوپ "Arthur Pope" که بيش از پنجاه سال با هنر ايران سر و کار داشته، در کتاب معماري ايران معتقد است که اين بنا »کاملترين جزء مرقد حرم حضرت رضا(ع) مي‏باشد« و »انسان در جهان پرشکوهي احاطه مي‏شود که در آن، دنياي امور عادي دور از دسترس و به طرزي شگفت‏انگيز، غيرواقعي مي‏نمايد.« جزئيات معماري اين بنا بسيار جالب توجه است.
اللّه‏وردي‏خان، شخصا اين بنا را قبل از فوتش با نظارت و هزينه خويش مي‏سازد و يک ماه قبل از فوتش از نحوه اجرا و تکميل آن ديـدن مي‏کند. شاه‏عباس اول با درگذشت وي بسيار متأثر شده و شخصا با بزرگان کشور در مراسم خاکسپاري وي شرکت کرده و پرداخت هزينه‏هاي خاکسپاري و تعزيه او را تقبل مي‏نمايد.
از نکات قابل توجه موقوفاتي است که اللّه‏وردي‏خان وقف اين بنا کرده است. دکتر محمدابراهيم باستاني پاريزي در کتاب سياست و اقتصاد عصر صفوي به وجود اين موقوفات اشاره‏اي کرده است. هرچند که تاکنون از وقفنامه و همچنين مفاد آن در منابع ديگر ذکري به ميان نيامده، مسلما يافتن وقفنامه مي‏تواند يکي از موضوعات مناسب در تاريخچه روند وقف در ايران باشد.
اما شهادت امام‏قلي‏خان بر سر سجاده نماز، حديث ديگري است. در حافظه تاريخ و اذهان مردم قدرشناس ايران هميشه از قتل فجيع او و خاندانش که به دستور شاه‏صفي انجام پذيرفت به تلخي ياد شده است. سرانجام اين سردار ازجان‏گذشته و خادم دين و مردم که صفات حسنه و نيک انساني او زبانزد همگان بود در دو قرن بعد مجددا در تاريخ اين سرزمين تکرار شد و قتل اميرکبير نيز به دستور شاهي ديگر، سرنوشت تلخ امام‏قلي‏خان و روند ادامه ظلم و استبداد شاهان را نشان داد. قتل‏عامهايي که جاي تأمل بسياري دارد. شهادت امام‏قلي‏خان از تراژديهاي تاريخ اجتماعي ايران است که وقوع آن افسانه نيست و مورد توجه شاعران و نويسندگان قرار گرفته و از لحاظ تصويري و نمايشي براي هنرمندان کشورمان دستمايه بسيار مناسبي است تا با خلق آثاري خصوصيات، پيامها و بنيانهاي طبيعي انسانهاي خوب و بد را نشان دهند.
در ارتباط با علل و انگيزه‏هايي که موجب قتل‏عام امام‏قلي‏خان و خاندان او شد نويسندگان و مورخان در منابع و کتابهاي مختلف اشاراتي داشته‏اند که هر يک يا جميع آنها مي‏تواند در شهادت اين سردار خدمتگزار دخيل باشد. از جمله علل زير را مي‏توان نام برد.
1 ـ بيرحمي و سفاکي بيش از اندازه شاه‏صفي که جانشين شاه‏عباس اول صفوي بوده است.
اين جوان بي‏تدبير سفاک نه‏تنها در ميان سلاطين صفوي در بيرحمي و خونريزي نظيري ندارد بلکه از اين جهات شايد هيچ‏يک از پادشاهان ايران به پاي او نرسند. او از همان اوان سلطنت به کشتن و کور کردن امراي بزرگ و بستگان خاندان سلطنتي دست زده بود.
2 ـ رشک و حسد بدخواهان، دشمنان و بويژه مادر شاه‏صفي و درباريان به محبوبيت، قدرت و اعتبار امام‏قلي‏خان در نزد مردم ايران. نصراللّه‏ فلسفي در کتاب زندگاني شاه‏عباس اول که بخشي را به چگونگي و علل کشته شدن امام‏قلي‏خان تخصيص داده، انگيزه فوق را برشمرده است.
3 ـ موضوعي که شاه‏صفي و مادرش را بيش از همه
به وحشت انداخته بود ادعاي صفي‏قلي سلطان فرزند ارشد امام‏قلي‏خان در حقانيت وي براي رسيدن به مقام سلطنت بوده است. او مدعي بود که فرزند واقعي شاه‏عباس اول است و نسبت به شاه‏صفي در پادشاهي اولي‏تر است. اسکندربيگ منشي در ذيل عالم‏آرا در اين باب مي‏نويسد:
داوودخان برادر امام‏قلي‏خان چنين باز نموده بود که پادشاه‏زاده‏اي از صلب شاه گيتي‏ستان در فارس نزد امام‏قلي‏خان برادر من هست که او را به اسم ديگر موسوم ساخته و نام فرزندي بر او نهاده و در زمره فرزندان اوست.
و اين بهانه‏اي شده است تا با فراخواني صفي‏قلي سلطان و دو برادر وي به همراه امام‏قلي‏خان نقشه قتل آنها در قزوين طرح و انجام شود و سپس بقيه خاندان امام‏قلي‏خان در شيراز به قتل برسند.
4 ـ نافرماني داوودخان برادر امام‏قلي‏خان که حاکم قراباغ بود از حضور در اصفهان علت ديگري است. چون داوودخان يقين داشت که شاه‏صفي در پي کشتن او و برادرش امام‏قلي‏خان است، آشکارا سر به مخالفت برداشت و اين نافرماني باعث و بهانه‏اي براي قتل‏عام خاندان امام‏قلي‏خان سردار رشيد ايران شد. در اين‏مورد مي‏توان از کتاب خلاصة‏السير بهره جست که منبع منحصر به فردي است که در زمان سلطنت شاه‏صفي نگاشته شده است. هر چند که او اين واقعيت را در ظاهر و پوشش کاذب ظلم حکومتي امام‏قلي‏خان به مردم فارس با زيرکي بيان کرده، امّا بعدا اقرار مي‏نمايد که مخالفت و نافرماني داوودخان موجب قتل امام‏قلي‏خان شده است.
5 ـ در بعضي منابع اشاره شده که پس از جنگ فاتحانه هرمز که امام‏قلي‏خان از کشتيهاي جنگي شرکت انگليسي هند شرقي در مصاف با پرتغاليها سود جست، به علت آنکه انگليسيها و مديران اين شرکت، خود را در منافع و غنايم اين جنگ مغبون ديدند و به خواسته‏ها و انتظارات از پيش درنظرگرفته خود نرسيدند بارها به شاه‏عباس اول نامه نوشتند و شکايت کردند و پس از فوت او نيز، اين خواسته‏ها را از شاه‏صفي طلب مي‏کردند و خواستار امتيازات و غنايم چشمگيري به جبران آن در ايران بودند و در اين راستا قتل امام‏قلي‏خان را طرح‏ريزي و اجراي آن را از شاه‏صفي خواستار شدند. چون درايت سياسي و زيرکي امام‏قلي‏خان موجب شده بود که به منافع و مصالح ايران در جنگ هرمز از طرف انگليسها خدشه‏اي وارد نشود.
دلايل بالا را بسياري از مورخان و جهانگردان خارجي و وقايع‏نگاران عصر شاه‏صفي کم و بيش انگيزه‏هاي به قتل رساندن امام‏قلي‏خان و خاندان او دانسته‏اند. به هرحال با کشته شدن امام‏قلي‏خان يکي از حاميان اصلي استقلال و اعتلاي مذهب و فرهنگ کشور ايران از دست رفت و با قتل ديگر بزرگان و سرداران ايران از آن پس در ارکان دولت صفوي تزلزل رخنه کرد و راه سقوط اين خاندان باز شد.
منبع:ميراث جاويدان



معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله